زبان دراز هفته نامه آيينه يزد

وعده داده بودند «چاوز مرحوم» رجعت مي‌فرمايند ولي با ديدن اولين سفر استاني رييس‌جمهور دلم ريخت كه نكند محمود جانمان هم رجعت كرده همان دست كشيدن شهروندان بر ماشين‌هاي چند صدميليون توماني، دويدن‌هاي مردم، جمع‌آوري نامه‌ها و مهمتر از همه سخنراني احساسي و جهان را زير پا له كردن.
به زبان دراز زاده گفتم: نه باباجان نكند استاد محمود گناهش را پاك مي‌كرديم يا مشكل جاي ديگر است؟ يا موضوع «جوگير شدن» است؟
ولي انصاف خرج داده اولاً‌ مي‌گويم تفاوتي هم داشت و آن در پوشيدن و نپوشيدن لباس محلي بود.
ثانياً، ‌منت خداي را عزوجل كه در آمد و رفت رييس‌ دولت‌ها دو نعمت موجود و به هر نعمتي شكري واجب. هر رييس‌جمهوري كه بيايد خواب نمايندگان مخالفش به پايان رسيده، دوم حق مردم كه مخفي شده بود نمايان گرديده.
گاه از سر پاسخ گويي هرچه كه قبلي انجام داده فعلي بايد جواب گو باشد پس بازهم خداي را سپاس كه نمايندگان دارالعباده يزد به ياد تضييع حق بودجه مردم يزد و جايگاه آن شده و فهميدند كه در آن سال‌ها بودجه يزد از كجا به كجا رسيده و حق مردم نجيب يزد كجا مصرف شده است و بالاخره سكوت نمايندگان در آن روز و فرياد عدالتخواهي امروز چه بار خواهد آورد و چگونه تفسير مي‌شود! پس
از دست و زبان كه برآيد
كز عهده شكرش به در آيد
ولي بودجه را هر وقت بگيرند تازه است !!


مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید

 
  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا